بیایید سوم شهریور را بخاطر ایستادگی و شهادت سه سرباز سرافراز ایرانی ، در مقابل قوای تا بن دندان مسلح روس در سوم شهریور 1320 "روز جلفا " نام گذاری نماییم

۱۳۸۸ فروردین ۱۱, سه‌شنبه

زباله عیدی ما به طبیعت


زباله، عیدی ما به طبیعت است
تعطیلات نوروزی، جنگل ها و دره های سرسبز و خوش آب و هوای ارسباران در لیست اماکن مورد نظر گردشگران قرار می گیرد. به ویژه روز 13 فروردین که برای هزاران خانواده مکان نزدیک و مقرون به صرفه ای است. هزاران خودرو سکوت آرامش بخش این منطقه را می شکنند و خلوت گیاهان و جانوران و پرندگان را به هم می زنند. باری از موادغذایی به طبیعت حمل می شود و آن چه خانواده ها به طبیعت می دهند، زباله است. متأسفانه هنوز فرهنگ گردشگری در جامعه ی ما به درستی راه نیافته است. طبیعتی که هوای ما را پاک می گرداند و اکسیژن ما را تأمین و خاک معیشتمان را حفظ می کند. منطقه ی ارسباران هنوز اداره و متولی مستقیم در حوزه ی گردشگری ندارد. هرچند حفظ منابع طبیعی و محیط زیست مراکز مسئولی دارند. شایسته است برنامه های وسیعی در حفاظت از منابع طبیعی این منطقه و محیط زیست آن از سوی این نهادها معمول گردند. توزیع کیسه های پلاستیکی و تحویل آن ها در خروجی منطقه باید مورد توجه باشد. وقتی خودرویی دود می دهد، نقص فنی دارد و مورد بازخواست راهنمایی و رانندگی است. خودروهایی که زباله باقی می گذارند، باید جریمه شوند. همه ی توان و ظرفیت ادارات مسئول باید در خدمت محیط زیست باشد. فراتر و مناسب تر از جریمه و بازخواست خاطیان و خائنان به محیط زیست، باید در فکر فرهنگ سازی بود. رسانه ها باید همت کنند. گروه های طرفدار محیط زیست نیز باید وارد عمل شوند. هرچند در قره داغ ما تشکل فعالی در حوزه ی محیط زیست نداریم. شهرداری ها باید برنامه هایی در این خصوص داشته باشند. ماشین های جمع آوری زباله باید به محل های تجمع خانواده ها مراجعه کنند. خانواده هایی که کیسه ی زباله ی خود را از طبیعت بیرون آورند و به محل جمع آوری زباله برسانند، جایزه بگیرند و صدها نوع از این کارهای تشویق کننده می توان انجام داد. همه باید احساس مسئولیت کنند. همه در برابر طبیعت مسئول هستیم. نوروز امسال در برابر طبیعت بیش تر احساس مسئولیت کنیم.

۱۳۸۷ اسفند ۲۶, دوشنبه

چهار شنبه سوری

چهارشنبه‌ سوري‌

يكي‌ از سنتهاي‌ باستاني‌ ايرانيان‌ برگزاري‌ جشن‌ چهارشنبه‌ سوري‌ بوده‌ ، در اين‌ شهرستان ‌نیز مثل‌ سايرنقاط ايران‌ مردم‌ پس‌ از غروب‌ آفتاب‌ در اكثر روستاها و مناطق‌ شهري‌ در پشت‌ بام‌ ) لازم بیاد آوری است که در زمان قدیم پشت بام تمام خانه ها از گاهگل بوده و روشن کردن آن خسارتی وارد نمیکرد .) آتش‌ روشن‌ مي‌كنند .در شهر نيز بچه‌ها در كوچه‌ و محله‌ آتش‌ روشن‌ مي‌كنند . مردان و زنان‌ و دختران‌ و كودكان‌ در اطراف‌ آتش‌ جمع ‌مي‌شوند و از روي‌ آن‌ مي‌پرند و دختران دم بخت بعد از خوردن پلو چهارشنبه ، به پشت در منازل همسایه ها و یا فامیل ها رفته و در پشت‌ در ايستاده‌ و كليد مي‌اندازند و براي‌ فال‌ گرفتن‌ به‌ سخن ‌اولين‌ ندا دهنده‌ فال‌ خود را تعيين‌ مي‌كنند. در آن شب رسم است که معمولا در خانه ها از مسایل امیدوار کننده صحبت میشود تا شنوده پشت در چیز بدی نشنود . عصر چهارشنبه‌ سوري‌ براي‌ دخترانی که‌ نامزد ( آداخلی ) هستند از خانه‌ داماد خونچه‌اي‌ فرستاده‌ مي‌شود. در آن‌ خوانچه‌ ، آجيل‌ ـ شيريني‌ ـ حلوا ـ پلو دم‌ كرده‌ با خورشتهاي‌ مختلف‌قرار مي‌دهند. همچنين‌ صبح‌ روز چها ر شنبه‌ آخر سال‌ قبل‌ از طلوع‌ آفتاب‌ كودكان‌ و زنان‌ و جوانان‌ به‌ كنارچشمه‌ مي‌روند. كوزه‌ آبي‌ كه‌ روز قبل‌ آماده‌ كرده اند را ، با آب‌ پركرده‌ به‌ خانه‌هاي‌ خود مي‌برند .در چشمه دختران دم بخت از روي‌ آب ‌مي‌پرند و مي‌گويند :

آتيل‌ باتيل‌ چهارشنبه ، ‌بختيم‌ آچيل‌ چهارشنبه‌
آغیرلیغیم ، اوغورلوغوم دوش بو اؤدون اوستونه
آغرلیغیم اود اؤلسون - اود دا یانان یاد اولسون

( آرزو میکنند که بختشان باز بشود و هرچه سنگینی و بدی هست در آتش بریزد )



هم‌ چنين‌ جوانان‌ و بچه‌ها در اين‌ شب‌ براي‌ شال‌ انداختن‌ از پشت‌ بام‌ و يا از درب‌ خانه‌ها اقدام‌ مي‌نمايند . صاحب‌ خانه‌ شال‌ را از شيريني‌ و ميوه‌تخم مرغ رنگ شده پر مي‌كند، و بچه‌ ها هم‌ با كشيدن‌ آن ‌، شال ها را در یک کیسه جدا گانه خالی کرده و به خانه ی دیگری میروند و به این کار تا پاسی از شب ادامه میدهند زمانهای قدیم این کار لطف و صفای دیگری داشت که وصف آن امکان پذیر نیست .بچه‌ها لباسهاي‌ تازه‌ خود را كه‌ والدين‌ آنان‌ بمناسبت‌ ايام‌ عيد نوروز تهيه‌ كرده‌اند مي‌پوشند و با شادي ‌وصف‌ناپذير جهت‌ گرفتن‌ چرشنبه‌لخ‌ ( هدیه شب چهار شنبه ) به‌ بازديد بزرگان‌ مي‌روند بچه‌ها از بزرگان‌ خود پدربزرگ‌ و مادر بزرگ ‌، پدر ، عمو ، ودايي ‌، و خاله‌ و ديگر خويشان‌ چرشنبه‌لخ‌ مي‌گيرند و از اين‌ پولها براي‌ خودخوردني‌ مي‌خرند. تمام چهار شنبه های اسفند ماه نام مخصوص داشتند که عبارتند از : اولین چهارشنبه ، هاوا چرشنبه ( چهارشنبه هوا بعلت وزیدن بادهای موسمی "هفته یللری " در در این زمان . )
دومین چهارشنبه ، کول چرشنبه ( چهارشنبه خاکستر ، دراین هفته خاکستر هایی را که در زمستان در یک مکان " کوللوک " جمع کرده اند بباغات و زمین ها برده و بعنوان کود استفاده میکنند . )
سومین چهارشنبه گول چرشنبه ( چهرشنبه گل ، در این موقع نخستین گلهای بهاری از زیر برف بیرون می آیند مانند نوروز گلی و قارچیچه گی . )
آخر چهارشنبه هم که کاملاً شرح داده شد .
برای اینکه حال و هوای شبهای چهارشنبه سوری قدیم را احساس بکنید به حیدر بابا اثر و شاهکار استاد شهریار ، شاعر توانای ایران زمین بخصوص شاعر بزرگ ترک زبانان سری میزنیم :

بایرامیدی ، گئجه قوشی اوخوردی ، / عید بود و مرغ شب آواز میخواند
آداخلی قیز بیک جورابین توخوردی ، / دختر نشان کرده ، برای داماد جوراب می بافت
هرکس شالین بیر باجادان سوخوردی ، / هر کس شالش را از یک دریچه ای داخل می انداخت .

آی نه گوزل قایدادی شال ساللا ماخ ! / چقدر رسم خوبی است این شال انداختن
بیک شالینا بایراملغین باغلاماق ! / برای شال داماد هدیه عیدش را گذاشتن

شال ایسته دیم ، منده ائوده آغلادیم ، / منهم درخانه گریه کرده و شال خواستم
بیر شال آلیب ، تز بئلیمه باغلادیم ، / یک شال گرفتم و به کمرم بستم
غلام گیله قاشدیم ، شالی ساللادیم ، / به خانه غلام رفتم و شال را انداختم
فاطمه خالا ، منه جوراب باغلادی ، / خاله فاطمه به شالم جوراب بست
خان ننه می یادا سالیب آغلادی ! و بیاد خان ننه افتاد و گریه کرد


یومورتانی ، گویچک ، گللی بویاردیق ، / تخم مرغ را مثل یک گل رنگ میکردیم
چاقیشدیریب ، سینانلاری ، سویاردیق ، / بهم میزدیم و آنهایی را که می شکست پوستش را میکندیم
اوینامقدان بیرجه مگر دویاردق ؟ / از بازی کردن مگر خسته می شدیم ؟
علی منه یاشیل آشیق وِرَردی ! / علی بمن گاف سبز میداد !
اِرضا مَنه نوروز گُلی دَرَردی ! / رضا هم برایم نوروز گلی میچید !

۱۳۸۷ اسفند ۲۵, یکشنبه

حفاظت از محیط ارسباران





حفاظت از محیط زیست ارسباران


هنوز سه ماه از آغاز آبگیری سدخداآفرین نگذشته است که دریاچه ی عظیمی در
پشت سد شکل گرفته است و این هنوز فاز اول است و توسعه ی دریاچه همچنان
ادامه خواهد داشت. مقابل و پشت سر این سد ، سدهای دیگری نیز ایجاد خواهند شد و درنتیجه دریاچه ای عظیم متولد خواهد شد که برای محیط زیست قره داغ حائز اهمیت است.
از هم اکنون پرندگانی برای زندگی آمده اند. این منطقه کوه و جنگل فراوان داشت و حالا دریا هم اضافه می شود تا این منطقه منحصر به فرد گردد. پس باید در کنار محیط های کوهستانی و جنگلی محیط دریایی را نیز در منطقه مورد توجه قرار داشت
و زیست موجودات آن را نگاهبان بود
این مطلب هم از بلاگ خوب حفاظت از محیط زیست ارسباران بود

۱۳۸۷ اسفند ۱۴, چهارشنبه

وصف شاعرانه شهرستان جلفا

شاعر رضا قاسمزاده
اي صبــــا ! در شهــر ما گلگشت کـن
سيـري انـدر گلشـن و ايـن دشت کـن
تا که بينـــي جلـــوه ي پــروردگـــــــار
خوش درخشيده در اين مــــــرز و ديـار
مــــــرز ايــران است اينجا ، شهـر من
مهــد شيـران است اين جا شهـر من
در کنـــــــــــــــار ِ رودِِ زيـبـــــــاي ارس
کـز نسيمش تــازه مي گــــــردد نفـس
گوشه اي در خاک اين ، ايران زمين
مي درخشـد ســـر زمينـم چـون نگيـن
مـردمـان شهــر و اين مـرز و ديــار
بـس رئــوف و مهــربان و با وقــار
رهگـذر را حـرمت از جـان مي کنند
جان ودل را فـرش مهمــان مي کنند
مهــد تاريـخ است اين جا، گوش کن
جــرعه اي از جام وصفش نوش کن
قلعــه ها و بُـقعـــه هاي بــي شمــار
مـــانــده بـر مــا از گــذشتـه يـادگــار
ايــن بنـاهـاي عظيــم و بـس کُـهــن
بــا زبــان رمـــز مــي گـــويد سخــن
قلعه ي عباس ميرزا،يا که حمّام صفا
درس هــــا مـي گــويد از تــاريـخ ما
بــر کليســا کــن زمـــاني يـک گــــُذر
قـِـدمــت ِ تــاريــخ آن را کــن نظـــر
در ميـــان درّه ي ســـر سبــز شــام
ايـــن بنــــاي ديـــدنـــي دارد مُقــام
اي مســـافر ! بـــر ديــارم کـن سفـــر
آسيــــــاب و آبشــــــــارش را نگـــر
يک جهان زيبايي و حُســـن و جمــال
مــي زدايـــد از دل انســـــان مـَـــلال
آبشــــاري ســــرد و زيبــا ، بي نظيـر
هـم صفـــاي روح بــاشـد هـم ضميــر
در کنـــارش روح مـي گيــــرد صفــــا
از غـــم و رنــج جهــان گـردي رهــــا
فصـــل زيبــاي بهـــارانـــش ببيـــــن
چهــره ي سبـز « مهـارانـش » ببيـن
لاله هاي ســـرخ « کمتــالـــم » نگــر
يک سبد گـل از « کيــامک » هم ببـر
بــا تـــو گـــويــم از انــــار اشتُـبيــن
از بــه ِ شيـــرين چــونــان انگـُبـيـن
بــاغ انجيــــر و بـــِـه و گيــلاس هــا
لالـــــه و نســرين و عِطــر يـاس هــا

کـرده از آب ارس ، دشـــت و دِمـــن
جــامـه ي سر سبــز و زيبايي به تـن
هر طــرف جاري است اين آب حيـات
بـــاغ هـا روئيــــده و شــاخ نبــــات
يک رگ از اين آب پرجـوش و تـوان کــرده
احيــا دشـت خشـک گــُـرديــان
رفتــه آن جــا تپــّه هـا هم زيـر کِشـت
گشتــه زيبــا و دل آرا چـون بهشـت
نـا خــود آگـه مي رود دل ســـوي آن
مي خـــورد انگــــور و زرد آلـوي آن
هر طـرف بــاغ مو است و سبـزه زار
هر طـــرف صــدها نفــر مشغــول کار
شـِمّــــه اي گفتيم ما از شهـر خـويش
تا تو بر گيري ز اين جا بهـر خـويش



پی نوشت : با تشکر فراوان از آقای رضا قاسم زاده شاعر توانای شهرستانمان ، درضمن از تحقیق ارسالی نیز در بین مطالب بنام این استاد توانای شعر و ادب استفاده خواهد شد و همچنین بر دیدن مناظر مورد اشاره در اشعار بالا شمارا به گشت و گذاری در دو آلبوم مربوط به شهرستان جلفا که در طول چند سال گرد آوری شده است دعوت میکنم و منتظر تصاویر دیگری از شما عزیزان برای رونق بیشتر این دو آلبوم ,عکس شهرستان میباشم

۱۳۸۷ اسفند ۱۱, یکشنبه

خواستگاههای نوروز

نويسنده مهندس علي فتحعلي زاده
خواستگاه هاي نوروز
از هزاره سوم پيش از ميلاد، در آسياي غربي يا آسياي جنوب غربي كه سرزميني است وسيع و بخشي از نجد ايران، همه : تركيه، بين النهرين، سوريه، فلسطين و شبه جزيره عربستان را در بر ميگيرد، دو عيد رواج داشت. عيد آفرينش كه در اوايل پائيز، و عيد باز زائي كه در آغاز بهار برگزار ميشد. اين دو عيد باستاني حتي تا اواسط هزار نخست پيش از ميلاد در آسياي غربي وجود داشت اين به آن معني است كه فرهنگ بومي وسيعي با وجوه مشترك، از درة سند تا به مديترانه وجود داشته است.
بابليان در دوران بسيار قديم روز اول سال را عموما" در اول بهار، آغاز فصل نو جشن ميگرفتند. ايدئوگرام آن زَگموكZagmuk، است كه تقريبا" در 2340 پيش از ميلاد شناخته شده بود و از اواسط ماه مارچ در آن به افتخار مردوك Marduk جشن ميگرفتند. در متني از نبوكدنسر Nabuchodonssor گفته شده است كه در هشتمين و يازدهمين زگموك خداي آسماني و زمين، در حضور خدايان ديگر، سرنوشت و حوادث زندگي بشر را تنظيم ميكند. به اين نكته امروزه درميان فرقه يزيديان كه در سرزمين هاي كردنشين و ارمني نشين زندگي ميكنند و مسلمانان آنها را شيطانپرست مي دانند، ميتوان برخورد كرد. يزيديان روز اول سال را سر سال Ser-Salكه معني شروع سال را ميدهد، مي نامند. در اين روز خدا بر تخت مي نشيند در حضور اوسران گرد ميآيند و پس از سخنراني و جشن، خدا زمين را با هر چه در آن است به شخصي در ميان حاضران به اجاره يكساله واگذار ميكند.
ادامه این مقاله را در همین لینک مطالعه بفرمایید یاعلی