اين وبلاگ سعي دارد زيبايي هاي بي نظير ارسباران را كه از نقاط بكر و ديدني ايران و دنيا است تاحد توان بشناساند.
۱۳۸۹ دی ۱۰, جمعه
۱۳۸۹ دی ۵, یکشنبه
مهار آتش سوزی در جنگلهای ارسباران
در جریان آتش سوزی درجنگلهای ارسباران (که خبر آن در همان موقع در اینجا به اطلاع رسید .) بدنبال درخواست کمک از طرف فرمانداری شهرستان جلفا ، هیئت کوهنوردی هادیشهر با یک اکیب شش نفره ورزیده از کوهنوردان هیئت توسط هلال احمر شهرستان به منطقه اعزام و با تلاش و کوشش فراوان به همراه سایر نیروهای امدادی در کوتاهترین مدت آتش را مهار و خاموش کردند . افراد این گروه کوهنوردی عبارتند از :
آقایان اسماعیل اکنافی ، احمد بدر نژاد ، ولی شاهورن ، نجف ساسانی ، امیر عالی پوررعدی ، امیر ساسانی .
لازم به یادآوری میباشدکه افراد فوق از طرف اداره محیط زیست استان و هلال احمر شهرستان جلفا مورد تشویق کتبی قرار گرفتند.
وب ارسباران و هادیشهر ضمن قدردانی و تشکر از این افراد برایشان سلامتی و روزگاری خوش آرزو مینماید و همچنین از دوست عزیز آقای رضا دهقان بخاطر اطلاع رسانی ممنون و متشکر هستم .
همشهریان عزیز اگر به خبری برخورد کردند که درج آن ضروری بود ، مارا آگاه فرمایند شماره تلفن و آدرس ایمیل در آرشیو وبلاگ هادیشهر موجود است .
معدن کاوی بلای جان طبیعت ارسباران
بیوک رییسی در گفت و گو با سبزپرس در مورد دادن چنین مجوزی گفت: در هیچ جایی در منطقه ارسباران مجوز اکتشاف معدن داده نشده است.
اما در حالی که رییسی دادن این مجوز را تکذیب می کند، منابع آگاه در منطقه می گویند که در مساحتی 6 هزار متر مربعی در میان جنگل های ارسباران مجوز اکتشاف معدن داده شده است. رییسی تاکید کرد: کسی سراغ ما نیامده تا به او مجوز بدهیم.
او در پاسخ به این پرسش که با این حساب اگر از شما تقاضای مجوز شود آیا آن را صادر خواهید کرد، گفت: خیر، هیچ مجوزی در این منطقه صادر نشده است.
۱۳۸۹ آذر ۳۰, سهشنبه
یلدا در استانهای مختلف
هندوانه به عنوان نمادی كروی كه برونش سبز و درونش قرمز است و سمبل خورشید محسوب میشود، به عنوان مهمترین میوه بر سر سفره چله قرار میگیرد.
ایرانیان قدیم شادی و نشاط را از موهبتهای خدایی و غم و اندوه و تیره دلی را از پدیدههای اهریمنی میپنداشتند. مراسم نوروز، جشن مهرگان، جشن سده، چهارشنبه سوری و شب یلدا و سنت های دیگر در واقع بیانگر این حقیقت است كه ایرانیان پس از رهایی از بیدادگری و ستم به شكرانه بازیافتن آزادی، جشن برپا می ساختند و پیروزی نیكی بر بدی و روشنایی بر تاریكی و داد بر ستم را گرامی میداشتند.
استان آذربایجانشرقی نیز به عنوان یكی از خطههای زرخیز ایران زمین برای زنده نگه داشتن این شب بیادماندنی برای خود آداب و رسوم ویژهای دارند كه به پارهای از آنان اشاره میشود. اكثر مردم آذربایجان در شب یلدا چیلله قارپیزی (هندوانه چله) میخورند و معتقدند باخوردن هندوانه، لرز و سوز سرما به تنشان تاثیر نداشته و اصلا سرمای زمستان را حس نمیكنند. در بیشتر شهرها و روستاهای آذربایجان شرقی رسم بر این است كه كسانی كه نامزد هستند در دوران نامزدی در این شب برای نامزدهای خود خوانچه طبق میفرستند و اقوام در هر چه بهتر بودن این خوانچهها كمك میكنند. محتویات خوانچهها عبارتند از شیرینی، پرتقال، سیب، انار، هندوانه، آیینه و پارچه كه با پولك و تور تزیین میشود. هنگام غروب، زنان فامیل هدایایی به رسم یاری به منزل داماد آورده و به جشن و پایكوبی میپردازند.
شب یلدا در خراسان به شب چله معروف و دارای پیشنیه دیرینهای است و مردم در این شب با شركت در شب نشینیهای طولانی و خوردن انواع میوه و تنقلات سعی در بهتر گذراندن طولانیترین شب سال دارند. مردم این منطقه برای استقبال نخستین روز از سردترین فصل سال تا آنجا كه توان مالی دارند، در خرید میوههای مخصوص شب یلدا مانند هندوانه، انار و خربزه كوتاهی نمیكنند.
بردن هدیه به خانه عروس با عنوان شب چلهای از دیگر مراسم شب یلدا در استان خراسان به ویژه مناطق جنوبی این استان است. در این شب برای دخترانی كه به تازگی نامزد شدهاند، ازسوی خانواده داماد، هدایایی فرستاده میشود و خانوادههای عروس و داماد دور هم جمع میشوند. در این شب افراد با جمع شدن در خانه بزرگ فامیل، خواندن شعر و داستان، خوردن شیرینی، آجیل و انواع تنقلات، بلندترین شب سال تا پاسی از شب بیدار میمانند.
یكی از آیینهای ویژه شب یلدا در استان خراسان جنوبی برگزاری مراسم كف زدن است. در این مراسم ریشه گیاهی به نام چوبك را كه در این دیار به بیخ مشهور است، در آب خیسانده و پس از چند بار جوشاندن، در ظرف بزرگ سفالی به نام تغار میریزند. مردان و جوانان فامیل با دستهای از چوبهای نازك درخت انار به نام دسته گز مایع مزبور را آنقدر هم میزنند تا به صورت كف درآید و این كار باید در محیط سرد صورت گیرد تا مایع مزبور كف كند.
كف آماده شده با مخلوط كردن شیره شكر آماده خوردن شده و پس از تزیین با مغز گردو و پسته برای پذیرایی مهمانان برده میشود. در این میان گروهی از جوانان قبل از شیرین كردن كفها با پرتاب آن به سوی همدیگر و مالیدن كف به سر و صورت یكدیگر شادی و نشاط را به جمع مهمانان میافزایند.
اما در استان اصفهان نیز از قدیمالایام آیینهای ویژهای وجود داشته كه كم و بیش هنوز هم ادامه دارد.به باور اصفهانیهای قدیم، زمستان به دو بخش چله و چلهكوچیكه تقسیم میشد كه موعد چله از اول دیماه تا ۱۰بهمن بود اما چله كوچیكه از دهم بهمن آغاز میشد و تا سی بهمن ادامه داشت. البته آیین برگزاری شب چله در اصفهان به دو نام چله زری (ماده) وعمو چله(نر) تقسیم میشود زیرا از گذشته تاكنون همه موجودات و اشیاء را بر اساس جنس مذكر و مونث تقسیم میكردند. اصفهانیها دوشب را به عنوان شب چله برپا میكردند و آیینهای مخصوص به این شب را به جا میآوردند. آیین شب چله در شهر اصفهان خانوادگی برگزار میشده است و خانوادههای اصفهانی با پهن كردن سفرهیی با عنوان سفره شب چله، این شب را گرامی میداشتند.
هندوانه بهعنوان نمادی كروی كه برونش سبز و درونش قرمز است و سمبل خورشید محسوب میشود، به عنوان مهمترین میوه بر سر سفره چله قرار میگیرد. از دیگر بخشهای این آیین در اصفهان قدیم پهن كردن تمام البسه و رخت خوابها در هوای آزاد بویژه در مقابل خورشید با هدف خوش آمدگویی به عمو چله و چله زری بوده است.
در استان كرمانشاه نیز كه از شهرهای باستانی و كهن ایران زمین است، شب یلدا از جایگاه ویژهای در میان مردم برخوردار است و همواره با مراسم زیبا و با شكوهی همراه است. مردم استان كرمانشاه براساس آیینی كهن در این شب بیدار میمانند تا با شعر خواندن، قصه گفتن، فال حافظ گرفتن و آجیل خوردن با مادر جهان در زادن خورشید همراهی و همدردی كنند. میوههایی نیز دراین شب خورده میشود كه به گونهای نمادی از خورشید است مانند هندوانه سرخ، انار سرخ، سیب سرخ و یا لیموی زرد، قصههایی از عشق جاودانه شیرین و فرهاد، رستم و سهراب، حكایت حسین كرد شبستری و خواندن اشعار زیبا و دلنشین شامی كرمانشاهی در گذشته نقل مجالس شب یلدا در كرمانشاه بود.
آن روزها افراد فامیل بنا بر رسمی دیرینه به خانه بزرگترین فرد فامیل كه معمولا پدر بزرگ و مادر بزرگ بودند میرفتند و با تكاندن برفهای زمستان از لباس هایشان در گرمای آرامش بخش كرسی فرو میرفتند. افراد فامیل بر سر یك سفره باهم شام میخوردند و بر روی سفره مخصوص این شب خوردنیهای متنوعی چیده میشد.
خوردنیهایی از قبیل آجیل، راحت الحلقوم، مشكلگشا، شیرینی محلی دست پخت مادر بزرگها به خصوص نان شیرینی معروف نان پنجرهای، كاك و نان برنجی، و میوههایی چون انار، سیب و هندوانه كه نگین این سفره بود. یكی از آداب زیبایی كه شب یلدا در استان كرمانشاه وجود دارد گرفتن فال حافظ است كه مردم با اعتقادات خاص خود رهنمودهایش را چراغ راه مشكلات خود در زندگی قرار میدهند.همچنین دختران دم بخت با این كار از باز شدن بخت خود در آن سال خبری میگرفتند.
مردم استان زاهدان نیز براساس یك سنت دیرینه در شب یلدا در خانه بزرگ قوم خویش گردهم میآیند و به قصههایی كه پدربزرگها و مادر بزرگها برایشان نقل میكنند گوش میدهند.
برگزاری جشنها و نشستهای خانوادگی همراهباگروهی از اعتقادات اسطورهای، شبی خاطرهانگیز را برای خانوادههای زاهدانی به خصوص كودكان ونوجوانان فراهم میكند. گفتن قصه، گرفتن فال حافظ، بازیهای دستهجمعی نظیر گل یا پوچ و بیان لطیفه و خاطره را از سرگرمیهای شب یلدا در این منطقه عنوان كرد.
اما آیین شب یلدا در استان مركزی از دیرباز در سه شب متوالی باعناوین شب چلهبزرگه، چله وسطی و چلهكوچیكه برگزار میشده و خویشان و دوستان سفرهای از مهر را میگشودند و از هر دری سخنی میگفتند. یكی از آیینهای ویژه یلدا، در استان مركزی دیدار و بزرگان و سالخوردگان فامیل بودهاست.
در شبهای چله افراد فامیل در همایشی صمیمی دور كرسی چوبی جمع میشدند و به قصههای بزرگترها گوش میدادند. زنان و دختران روستایی در گرگ و میش شبهای چله در تكاپو و هیجانی خاص ملزومات غذا و تنقلات ویژه این شب را مهیا میكردند وبرای گذران ساعات خوش در كنار فامیل لحظه شماری میكردند. آنان درسینیهای قدیمی مسی درفضای دودهگرفته آشپزخانههای قدیمی، انواع میوه و تنقلات به ویژه هندوانه، انگور، تخمه و نخودچی كشمش، و خرما را مهیا میكردند. دراین شب استثنایی پس از صرف شام و خواندن دعای شكر درپای سفره، همگان در كنار هم، از شادیها و غمها، موفقیتها، اعتقادات، امیدها و بیمهاشان میگفتند.
بزرگترها و ریش سفیدان فامیل در این شب علاوه بر خواندن اشعار حافظ، سعدی و فردوسی خاطرات و داستانهای كهن ایران زمین را برای اعضای خانواده نقل میكردند.
در شب یلدا، بزرگترها با كودكان هم بازی میشدند،پر یا پوچ دزد بازی و مشاعره از جمله بازیهایی است كه در شب چله در مناطق مختلف استان مركزی با مشاركت همه اعضای خانواده رواج داشت. این رسومات تا ۵۰سال پیش در شهر اراك و سایر مناطق استان مركزی به شكلی فرا گیر وجود داشت اما اكنون به ندرت میتوان چنین جلوههایی را به چشم دید.
یلدای تهران قدیم نیز با میوههای تازه فصل پاییز ، میوههای خشك شده تابستان آجیل مخصوص، شیرینی و هندوانه به صبح میرسید. تهرانیان قدیم درهمه اعیاد خود سنت حسنه جمع شدن افراد خانواده در منزل بزرگتر خانواده را منظور میداشتند و همه فرزندان خانواده در منزل مادر و پدر جمع میشدند. از سنن یلدای تهران، صرف میوههای تابستانی از جمله هندوانه است كه به دلیل نزدیكی این مراكز كشاورزی با تهران، میوه هندوانه در خوراكیهای شب یلدای تهرانیان قرار گرفته است.
آجیل شب یلدا نیز از دیگر مصروفات تهرانیها است كه تركیب آن نشانی از اعتقاد و تجربه اهالی تهران قدیم به خواص گوناگون میوههای خشك شده است كه با عنوان آخشیج (تضادها) كاربرد داشته است. ولی تهرانیها شب یلدا را همه ساله جشن میگیرند تا سنتهای زیبای قدیم در لابلای زندگی مدرنیته شهرنشینیشان حفظ شود.
مردم استان قزوین نیز همچون دیگر هموطنان ایرانی، این آیین كهن را با رفتن به خانه بزرگترها میگذرانند. به عقیده بزرگترها آوردن میوههای مختلف خشك و تر و میوههای سرخ فام كه به شب چره معروف است، همراه با خوراكیهای دیگر شگون داشته و زمستان پر بركتی را نوید میدهد.
در بعضی مواقع كه مادر بزرگها در آوردن تنقلات تاخیر میكنند كوچكترها شعر هر كه نیارد شب چره - انبارش موش بچره سر میدهند، كه مادربزرگ در آوردن شب چره تعجیل میكند. دراین شب اغلب مردم قزوین با خوردن سبزی پلو با ماهیدودی و سپس هندوانه، انار، انواع تنقلات از جمله كشمش، گردو، تخمه، آجیل مشگلكشا و انجیر خشك، شب نشینی خود را به اولین صبح زمستانی گره میزنند.
به عقیده مادر بزرگهای قزوینی اگر دراین شب ننه سرما گریه كند باران میبارد، اگر پنبههای لحاف بیرون بریزد برف میآید و اگر گردنبند مراوریدش پاره شود تگرگ میآید. یكی دیگر از آداب و رسوم شب یلدا فرستادن خونچه چله از سوی داماد به عنوان هدیه زمستانی برای عروس است. در این خونچه برای عروس پارچه، جواهر، كلهقند و هفت نوع میوه مثل گلابی هندوانه، خربزه، سیب، به با تزئینات خاصی فرستاده میشود.
از جمله آیینهای شب یلدا در خراسان شمالی آن است كه خانوادهها در این شبنشینی شب یلدا تفالی نیز به دیوان حافظ میكنند كه اینكار هم معمولا توسط بزرگ خانواده صورت میگیرد. آنان دیوان اشعار لسانالغیب خواجه شیراز را با نیت بهروزی و شادكامی می گشایند و فال و مراد دل خود را از او طلب میكنند. بازگویی خاطرات، قصهگویی پدر بزرگها و مادر بزرگها نیز یكی از مواردی است كه یلدا را برای خانوادهها دلپذیرتر میكند. یكی دیگر از سنتهای كهن شب یلدا، چله بردن برای خانواده عروس است. با فرا رسیدن شب چله مردهای جوان طبقهای آراسته میوه، شیرینی و كلهقند تزیین شده را به رسم هدیه به خانه عروس جوان میبرند.
این طبقهای هدیه كه معمولا مسی است و روی آن با سفرههای قرمز گلدوزی شده پوشانده شده، پر از ظرفهای بزرگ میوه پیچیده در زرورقهای رنگین با گل و نوارهای مواج میشود.
مردانی این طبقها را بر سر گذارده و در پی یكدیگر با شادی و پایكوبان راهی خانه عروس میشوند. خانواده دختر نیز به پاس قدردانی و به رسم یادبود لباس و یاقطعه پارچهای را برای خانواده داماد، در سینی خالی شده هدایا میگذارند. اگر قبل از شب چله برف باریده باشد برخی از مردم شهر و روستا در این شب با خوردن برف شیره، با شیرین كردن كام با معجونی از بارش زمستانی، با سردی زمستان آشتی میكنند. همچنین بزرگترها با دادن حلوا قلقلی از كوچكترها پذیرایی میكنند.
حلوا قلقلی از كوبیده شدن مغز گردو، بادام، كنجد و دیگر دانههای روغنی تهیه و سپس در شیره انگور نیز خوابانده میشود. اما برخی از افراد كهنسال و نیز آشنایان به فرهنگ مردم در خراسان شمالی همه این آیین و مراسم را بهانهها و ترفندهایی برای گردهم آمدن خانوادهها، بجای آوردن صله ارحام و رفع كدورتهای احتمالی بین خویشاوندان میدانند. آنان بر این باورند كه پیشینیان در هر فصل به بهانهای سعی میكردهاند تا اقوام را جمع كرده و صلح، صفا و صمیمیت را در بین آنان حكمفرما كنند
منبع وبزز
۱۳۸۹ آذر ۲۶, جمعه
جُنگ عندلیب قراجاداغی (3)
۱۳۸۹ آذر ۲۱, یکشنبه
آیا درد دریاچه !!! .. ارومیه درمان ندارد ؟
۱۳۸۹ آذر ۱۸, پنجشنبه
آثار عندلیب قراحاداغی - قسمت دوم
۱۳۸۹ آذر ۱۶, سهشنبه
ملا علی عندلیب کوردشتی
سخنان امام حسین ع و فلسفه قیام عاشورا
اني لم اخرج اشرا و لا بطرا و لا مفسدا و لا ظالما و انما خرجت لطلب الاصلاح في امة جدي ،اريد ان امر بالمعروف و انهي عن المنکر و اسير بسيرة جدي و ابي علي بن ابيطالب من به جهت خود خواهي و گردنکشي و فتنه انگيزي و ستمگري خارج نشدم، بلکه به قصد اصلاح امت جدم خروج کردم. مي خواهم به معروف فرمان دهم و از منکر باز دارم و بر سيره جدم و پدرم علي بن ابيطالب (ع) رفتار کنم
من فرستاده خود را با اين نامه بسوي شما روان کردم و شما را به کتاب خدا و سنت پيامبر او دعوت مي کنم. به درستي سنت مرده و بدعت زنده شده است
هنگامي که مروان حاکم مدينه به امام حسين (ع) پيشنهاد کرد که با يزيد بيعت کند ، امام در پاسخ او سخناني را فرمود که هدف از قيام او را روشن مي کند : انا الله و انا عليه راجعون و علي الاسلام السلام اذ قديليت الامة - براي مثل يزيد؛ وقتي مردم به حاکمي مانند يزيد گرفتار آيند بايد با اسلام خدا حافظي کرد
ما اهل بیت نبوت و معدن رسالت هستیم و محل امد و شد ملائکه هستم ..توسط ما خداوند شروع میکند و توسط ما ختم میکند
و یزید مردی فاسق و شارب خمر و قاتل است و اعلان به گناه و فسق است و کسی مانند من با فردی مانند یزید بیعت نمی کند
الا وان الدعى بن الدعى قد ركز بنين اثنتين ، بين السلة و الذلة ، و هيهات منا الذلة ، ياءبى الله لنا ذلك و رسوله و المومنون ، وحجور طابت و طهرت ، و اتوب حمية ، و نفوس ابية ، من ان نؤ ثر طاعة اللئام على مصارع الكرام ، الا وانى زاخف بهذه الاسرة على قلة العدد و خذلان الناصر
آگاه باشيد! كه اين فرومايه (ابن زياد) و فرزند فرومايه مرا در بين دو راهى شمشير و ذلت قرار داده است ما كجا و ذلت كجا چرا كه خدا و پيامبرش و مومنان از ذلت پذيرى ما ابا دارند و دامنهاى پاك مادران و مغزهاى با غيرت و نفوس با شرافت پدران ، روا نمى دارند، كه اطاعت افراد لئيم و پست را بر قتلگاه كرام و نيك منشان مقدم بداريم . آگاه باشيد! كه من با اين گروه كم و با قلت ياران و عقب نشينى كنندگان ، براى جهاد آماده ام
۱۳۸۹ آذر ۱۲, جمعه
دوباره آتش در جنگل های ارسباران
ادامه خبر
اطلاع یافتیم این آتش سوزی در منطقه ی میان کرینگان و ونستان روی داده و سطحی بوده است. گفته می شود حدود ۶ هکتار از پوشش سطحی زمین دچار آتش سوزی شده است. این چهارمین آتش سوزی در جنگل های ارسباران است و در مجموع بیش از سی هکتار در آتش سوخته است. گفته می شود آتش سوزی چهارم نیز در اثر عامل انسانی بوده است
۱۳۸۹ آذر ۶, شنبه
مجموعه امامزاده «شعيب دوزال» حافظ تاريخ و فرهنگ شمال غرب ايران
اين برج كه قدمت آن به اواخر قرن هفتم هجري و دوره حكومت ايلخاني ميرسد، داراي هشت ضلع آجري بلند است كه روي يك قاعده سنگي استوار شده و در هر ضلع آن، طاقنمايي بلند با طاق جناغي قرار دارد.
در قسمت فوقاني برج حاشيهاي از تزئينات معرق با كاشيهاي لاجوردي و فيروزهاي دور تا دور قسمت بالاي برج را جلوهگر ساخته است، به طوري كه دور تا دور بنا حاشيهاي از تزئينات معرق با كاشيهاي لاجوردي و فيروزهاي به عرض 110 سانتيمتر به چشم ميخورد.
اين برج داراي گنبد دو پوش است، قسمت غربي برج از طريق اتاقي به مسجد قديمي دوزال متصل ميشود و از همين اتاق ميتوان به زيرزمين و محل اصلي مقبره وارد شد.
آرامگاه موسوم به امامزاده شعيب در سردابه اين محل قرار دارد.
روستاي دوزال به سرسبزي و خرمي و ميوههاي فراوان باغهايش به ويژه برنج معطر در منطقه شهرت دارد.
آرامگاه امامزاده شعيب كه به گفته خادم آن، فرزند امام موسي كاظم (ع) و برادر حضرت امامرضا (ع) است و نيز آرامگاه امامزاده محمد فرزند امامزاده شعيب در روستاي «نوجه مهر» در نزديكي دوزال، زيارتگاه اهالي اين روستاها و بسياري از ساكنان آباديهاي مسير پر پيچ و خم رود ارس است.
كشاورزان هر سال پس از برداشت محصول به زيارت امامزاده شعيب و امامزاده محمد ميروند و نذورات خود را ادا ميكنند.
گزارش روابط عمومي سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري آذربايجان شرقي در خاتمه ميافزايد: مجموعه امامزاده شعيب دوزال با تاريخي ايلخاني و صفوي آبانماه سال 1362 با شماره 1654 در فهرست آثار ملي كشور به ثبت رسيده و تاكنون مراحل مختلف و گسترده مرمت و احيا را براي ماندگاري و استمرار حضور مردم، پشت سر گذاشته است.
۱۳۸۹ آذر ۵, جمعه
پنج آذر روز تشکیل بسیج مستضعفان انقلاب اسلامی مبارک باد
اسناد بدست آمده از لانه جاسوسی و اظهارات صریح حکام امریکایی مردم و رهبران کشور و بویژه حضرت امام را با این حقیقت آشکار مواجه ساخت که احتمال مداخله نظامی.
۱۳۸۹ آذر ۳, چهارشنبه
زندگي سردار ملي
ستارخان پس از قتل برادرش اسماعيل به دست نيروهاي دولتي به همراه خانواده خود به تبريز مهاجرت کرد و در محله اميرخيز اقامت گزيد و از داش ها و لوطي هاي آن محله شد.
وي مدتي جزو سواران حاکم خراسان بود، از آنجا به عتبات عاليات سفر کرد، پس از چندي به تبريز بازگشت و به مباشري املاک محمدتقي صراف مشغول و سپس به توصيه رضاقلي خان سرتيپ وارد خدمت قراسوران (ژاندارمري) شد و حفاظت راه مرند و خوي به او محول شد. چندي بعد مورد توجه مظفرالدين ميرزا (وليعهد) قرار گرفت، ضمن دريافت لقب خاني، از تفنگداران وليعهد در تبريز محسوب شد. ستارخان بنابر عادت لوطي گري در يکي از درگيري هاي خود با ماموران محمدعلي ميرزا (وليعهد) در تبريز، مورد تعقيب قرار گرفت، از شهر گريخت و مدتي به راهزني پرداخت. سپس با وساطت بزرگان و معتمدان محل به شهر بازگشت و دلالي اسب را پيشه خود کرد.
با شروع انقلاب مشروطه در تهران و گسترش آن در سراسر کشور، مجاهدين و آزاديخواهان آذربايجاني و قفقازي به فرماندهي ستارخان و باقرخان به حمايت از مشروطيت ايران قيام کردند و در مقابل قواي 35 تا 40 هزار نفري اعزامي از مرکز و خوانين محلي به فرماندهي عبدالمجيد ميرزا عين الدوله که براي سرکوبي قيام تبريز اعزام شده بودند به شدت مقاومت کردند و از تسلط آن ها به شهر ممانعت ورزيدند. تبريز به مدت 11 ماه توسط قشون دولتي محاصره شد و از ورود آذوقه به شهر جلوگيري به عمل آمد. زندگي بر مردم بسيار سخت و طاقت فرسا گرديد. نهايتا با وساطت قنسول هاي روس و انگليس و موافقت دولت هاي طرفين عده اي از قواي روسيه به تبريز وارد شدند و راه جلفا را براي ورود آذوقه باز کردند. در نتيجه محاصره شهر به پايان رسيد و سربازان دولتي و خوانين محلي مخالف مشروطيت از اطراف تبريز دور شدند. بدين ترتيب نقشي که ستارخان و باقرخان در دفاع از مشروطه و تبريز داشتند، به پايان رسيد.
با حضور سربازان روسي در تبريز موقعيت براي ستارخان و باقرخان سخت و خطرناک شد. آن ها به اتفاق جمعي ديگر از سران آزاديخواه به قنسولگري عثماني پناهنده شدند. سپس تحت فشار روس ها و بنا بر دعوت آيت الله محمدکاظم خراساني به همراه جمعي از مجاهدين در روز 29 اسفندماه 1288 خورشيدي به تهران مهاجرت کردند. در تهران استقبال شاياني از آنان به عمل آمد و از طرف مجلس شوراي ملي مورد تجليل قرار گرفتند و دو لوح نقره اي طلاکوب به ستارخان و باقرخان اهدا و براي هر کدام ماهيانه مبلغ 1000 تومان مقرري از طرف مجلس تعيين شد. ستارخان نيز در پارک اتابک (محل فعلي سفارت شوروي) اسکان يافت.
در جريان ترور آيت الله سيدعبدالله بهبهاني و ميرزا محمدعلي تربيت از سران مشروطه، دولت تصميم به خلع سلاح گروه هاي مسلح گرفت. ستارخان با اين امر مخالفت کرد و با قواي دولت مشروطه به جنگ پرداخت در اين جنگ پاي او تير خورد و تسليم شد و چند ده تن از نيروهاي وي کشته شدند.
وي چهار سال پس از اين واقعه در تاريخ 25 آبان ماه 1293 خورشيدي درگذشت و در باغ طوطي در جوار شاه عبدالعظيم به خاک سپرده شد.
کتابنامه
اطلاعات عمومي جاويدان (تاريخ معاصر) (1376); مترجم فريدون سبحاني; تهران: دنياي دانش.
بامداد، مهدي (1347); شرح حال رجال ايران; تهران: زوار; ج 2.
رئيس نيا، رحيم و ناهيد، عبدالحسين (بي تا); دو مبارز جنبش مشروطه; تهران: آگاه.
معين، محمد (1364); فرهنگ فارسي; تهران: اميرکبير; ج 5.
۱۳۸۹ آذر ۱, دوشنبه
تبریک پیشاپیش عید غدیر
جالب و شیرین در باره غدیر برای دانلود pdf
۱۳۸۹ آبان ۲۷, پنجشنبه
منطقة حفاظت شده ارسباران
منطقه حفاظت شده ارسباران با وسعت 72 هزار هكتار در كناره هاي جنوبي رود ارس در شهرستان كليبر واقع شده و به عنوان مكان ذخيره بيوسفر در يونسكو به ثبت رسيده است و از ارزش هاي خاص گياهي و جانوري برخوردار است
۱۳۸۹ آبان ۲۶, چهارشنبه
قلعه جوشن ،قلعه ای در دل کوه
سفال های به کار رفته در معماری این قلعه به دو رنگ قرمز و نخودی هستند که روی آنها تزئینات ظریف و منحصر به فردی با نقش های سنتی آن دوره و اشکال هندسی، موجی، نوارهای افقی و خطوط نقطه چین به چشم می خورد. این سفال ها با خمیر مایه مواد کانی و به صورت چرخ ساز ساخته شده اند تا ظرافت بیشتری داشته باشند.
قلعه جوشن چندین آب انبار هم دارد که هر کدام با کانال هایی به صورت لوله کشی، آب برف و باران را به درون آب انبارها هدایت می کردند
چطور برویم؟
برای دیدن قلعه جوشن باید به استان آذربایجان شرقی، 26 كیلومتری غرب ورزقان به سوی جلفا و 6كیلومتری روستای جوشن بروید. روستایی که به بخش خاروانای این شهرستان تعلق دارد و شما را از راهی سخت وکوهستانی به قلعه جوشن می رساندقلعه جوشن اگرچه در طول دوران آسیب دیده اما بیشترین سهم تخریب آن را حفاران غیر مجازی به گردن دارند که در پی یافتن گنج این قلعه را زیر و رو کرده اند. با این حال، چند سال قبل هم در حین احداث لوله گاز، گورستان این قلعه که در غرب آن واقع شده بود به طور کامل تخریب شد تا امروز چیز زیادی از قلعه نظامی جوشن قابل دیدن نباشد
گروه گردشگری تبیان- رستم زاد
۱۳۸۹ آبان ۲۴, دوشنبه
تبریک عید قربان و دعای روز عرفه
۱۳۸۹ آبان ۲۱, جمعه
مناظری از وبلاگ خوب انجمن حمایت از محیط زیست ارسباران
۱۳۸۹ آبان ۱۹, چهارشنبه
وبلاگ خبری شهرستان جلفا و ارسباران
جدیدترین اخبار و رویدادهای شهرستان جلفا ، منطقه آزاد ارس و ارسباران را در لینک زیر بخوانید
اینجا کلیک کنید و اخبار و مطالب جدید و گوناگون را بخوانید
ودر اینجا نسخه مبایل اخبار و رویدادهای جالب و گوناگون
از سایتهای شهرستان جلفا در زیر دیدن فرمایید
و اینجا جدیدترین اخبار و برگزیده ترین مطالب درباره
منتظر یاری و همکاری شما عزیزان هستیم
۱۳۸۹ آبان ۱۸, سهشنبه
کلیبر
۱۳۸۹ آبان ۱۵, شنبه
شهادت امام محمد تقی (ع) جواد الائمه بر شیعیان و دوست دارانش تسلیت باد
در غم شهادت امامی به سوگ نشسته ایم که در بیست و پنج سالگی به سوی اجدادش رخت بربست. مردی که بیست و پنج سال، خورشید را به خجلت واداشت، بیست و پنج بهار را رویاند و شکوفاند و خود فروزان تر از خورشید، تابید و درخشید. و اینک، کودکان پژمرده و داغدار و گریان، بهانه گیران سایه دست هایی اند که بر سرشان باران مهر ببارد و بر دامانشان گل عاطفه نثار کند. هم اکنون، پاره زخم های دلمان، سرباز کرده است و قناتی از غم، در قنوت نگاه مان جاری است. اینک، نِشتر درد به جام ها نشسته و غوغای رنج در انبوده دیدگان مظلوم، جا خوش کرده است. اینک، امام جواد علیه السلام به رحمت خدا پیوسته است و اهل ولا را به هجران خویش مبتلا ساخته است. او با شهادتش دل های شیعه را سوزاند و ما را به سوگ نشاند. آری، کدام دیده است که بر مظلومیت آن شهید جوان نگرید؟ سلام به امام محمدتقی علیه السلام که جوادالائمه و امام جوادان و راد مردان و جوانمردان است
یك مترجم قرآن:ماهیت ذاتی آیات در انتخاب مقامات و دستگاهها الهامبخش است
منطقه آزاد ارس: در انتخاب مقامات و دستگاهها بیش از آنكه اراده و خلاقیت قاری فعال باشد، ماهیت ذاتی آیات الهامبخش است.
|
«رسول اسماعیلزاده»، رئیس اداره ترجمه مركز ساماندهی ترجمه و نشر بینالملل سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی |
«رسول اسماعیلزاده»، مترجم قرآن و رئیس اداره ترجمه مركز ساماندهی ترجمه و نشر بینالملل سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ایران(ایكنا) شعبه آذربایجانشرقی، نمایندگی منطقه آزاد ارس، در خصوص كاربرد موسیقی در تلاوت قرآن، گفت: قرآن كتابی است كه دارای ابعاد مختلف معرفتی، كلامی و هنری است. همانگونه كه از معنای لغوی قرآن مستفاد میشود، قرآن كتابی است كه باید آن را خواند. بار معنایی این لغت بهگونهای است كه از جهتی بایستی در خواندن متن قرآن به معنا و درك معنای آن توجه داشت و از جهت دیگر به دلیل برخورداری از زیباییهای كلامی و بلاغتی باید در چارچوب موازین صوتی، آهنگ و وزن كلام عرب، آن را ادا كرد.
وی ادامه داد: تطابق زیبایی صوتی با زیبایی كلامی قرآن منحصر به فرد است. یعنی ساختار كلامی قرآن به نحوی است كه قاری هنگام قرائت و تلاوت آن، قرائت خود را توأم با یكی از موازین و قوانین صوتی منطبق میكند. به عبارت روشنتر این خصوصیت ذاتی كلام قرآن است كه قاری را وادار میكند كه به هنگام تلاوت و قرائت عبارتها و فرازها را به تناسب حال و مقام و با صوت و لحن آهنگدار ادا كند.
اسماعیلزاده بیان كرد: تعاریف نیز متفاوت است. تعریفی كه یك فقیه از موسیقی دارد، با تعریفی كه یك عارف و یا فیلسوف و یا ریاضیدان از آن دارد، كاملاً متفاوت است. در بین فقها نیز در زمینه تعریف موسیقی وحدت نظر وجود ندارد. فلذا میبینیم كه برخی از فقها در رابطه با موسیقی حكم مطلقاً حرام را صادر كردهاند و برخی نیز بین انواع موسیقی فرق گذاشته و موسیقی مطرب، شهوتآور، مخل اراده و عقل و منافی عفت و عقیده را موسیقی حرام و كلام موزون، آهنگدار را بیاشكال دانستهاند و حتی برخی از فقها از جمله رهبر معظم انقلاب آیتالله خامنهای تشخیص این را نیز به عهده مكلف گذاشته است. در حقیقت این مكلف است كه باید تشخیص دهد كه كدامین آهنگ و یا كلام و لحن موزون در وی جرقههای ارتكاب به گناه را روشن میكند و كدامین در وی تأثیر مثبت میگذارد تا تكلیف خود را متوجه شود. در این خصوص علما، فقها و اندیشمندان سخن بسیار گفتهاند و بعضاً نیز توضیحات تفضیلی برخی از علما نه تنها به تحلیل موضوع كمكی نكردهاست حتی به ابهام و پیچیدگی و تعقدات آن افزوده است.
علمایی چون علامه طباطبایی، شهیدمطهری، استادمحمدتقی جعفری از معاصران و شخصیتهایی چون ابنسینا، فارابی، عبدالقادر مراغهای، صفیالدین ارموی و میرمحسن نواب قرهباغی از علما و موسیقی دانان كلاسیك در این وادی سخن بسیار گفتهاند، هر چند فقهای معاصر اغلب در زمینه موسیقی تنها به استنباط حكم موسیقی از منابع اكتفا كردهاند، ولی بسیاری از شخصیتهای اسلامی علاوه بر آن خود در زمینه علم موسیقی صاحبنظر بودهاند.
رئیس اداره ترجمه مركز ساماندهی ترجمه و نشر بینالملل سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی افزود: صرف نظر از ابهاماتی كه در تئوری و موضوع وجود دارد، اختلاف آرا و سلیقههایی كه در مصداق به وجود میآید و این كه مكلف خود موضوعی را از مصادیق لهو و لعب و مخل عقل و اراده تشخیص دهد، این مسئله نیز موسیقی و حكم موسیقی در جامعه را با مشكل روبهرو ساخته است. بهعنوان مثال برخی اشخاص در برخی محافل و مراسم هنگام اجرای موسیقی مثلاً سرود ملی، مجلس را ترك گفته و برخی دیگر گوش فرا میدهند، این دوگانگی در برخوردها ناشی از مختار بودن مكلف در تعیین مصادیق است. به هر حال در رابطه با موضوع موسیقی و مسائل جانبی آن گروههای مختلفی مطرح هستند كه ایجاد ارتباط علمی در بین این گروهها تا حدودی به تبیین موضوع موسیقی كمك خواهد كرد. حل این مسئله مطالعات پیوسته موسیقی دانان، موسیقی خوانان، موسیقی نوازان، كارشناسان فقه و اندیشمندان، حتی روانشناسان را به طور توأمان میطلبد، از این حیث و با توجه به كاستیهایی كه در شناخت و معرفی موسیقی، اختلافهایی كه در این فن به عمل آمدهاست، ضرورت بازنگری موضوع موسیقی را بیشتر عیان میكند و من نیز طرفدار آن هستم كه در پرتو دانستهها و علوم مختص و مرتبط با این امر مراجعه مجدد، عمیق و گسترده به نصوص دینی ضروری است تا ابعاد مختلف این موضوع تبیین و روشن شود. و الا صدها سؤال بیپاسخ در ذهن مكلف ایجاد شده و لاینحل باقی خواهد ماند.
وی یادآور شد: همانگونه كه گفته شد، مضامین آیات قرآن سنخیت عجیبی با نغمات و مقامات دارند. هرچند آیات قرآن در چارچوب كلام منظوم و شعر نمیگنجد، ولی در عین حال عاری از وزن و آهنگ نیست، آیات قرآن به تناسب مضمون و مفهوم دارای آهنگ ذاتی هستند. اساساً بین آهنگ و زیباییهای كلامی و بلاغتی ارتباط تنگاتنگی وجود دارد، چینش حروف در یك واژه و كلمه، تقارن كلمات یك فراز و تأخر و تقدم مقولهها و واحدهای نحوی، برخورداری الفاظ از اوزان و قافیه (كلام مسجع) انطباق لفظ با مضمون و انتخاب و گزینش مقام و یا نغمه مطلوب را به طور مكانیكی حل كرده است. به عبارت بسیار ساده، آیات قرآنی با زبان بیزبانی به قاری الهام میكند كه این فراز را در فلان مقام و دستگاه قرائت كن. این ساز و كار در جوهره الفاظ و واحدهای نحوی كلام الهی نهفته است.
من بیشتر به این معتقد هستم كه در انتخاب مقامات و دستگاهها بیش و پیش از آن كه اراده و خلاقیت قاری فعال باشد، ماهیت ذاتی آیات الهامبخش است.
وی تأكبد كرد: استفاده از روشهای مصری و عربی در قرائت قرآن بجای موسیقی ایرانی امری اجتنابناپذیر است. هر چند موسیقی عرب، موسیقی ایرانی و حتی آذربایجانی از یك ریشه نشأت میگیرند و پرداخت علمی هر سه بهعنوان موسیقی شرق اسلامی از زمان ترخان فارابی آغاز شدهاست، ولی این امر بیشتر در تئوری و فلسفه موسیقی پیگیری شدهاست و در عمل و اجرا بنا به استعداد ذاتی، تناسب فرهنگی و بیش از همه ماهیت زبانی و كلامی هر یك در حیطه و حوزه خاص خود پیشرفت و تكامل یافته است. موسیقی ایرانی ازمرحله موسیقی خلقی گذر كرده به موسیقی درباری راه یافته و در هرم جامعه در سطوح بالای جامعه ایفا شدهاست، در صورتی كه موسیقی عرب و همچنین موسیقی آذربایجانی سطح عمومی جامعه را پوشش میدهند و در عین پیچیدگی ظرفیت گسترش و انعطافپذیری را دارا هستند. از طرف دیگر با توجه به قواعد تجویدی و موازین حاكم بر زبان عربی، این خصیصه از مختصات زبان قرآنی است، لذا نغمهها، مقامات عربی با الحان و لهجه اعراب بیشتر سازگاری و تناسب دارد تا مقامات و نغمههای ایرانی. با توجه به این امر نمیتوان تلاوت قرآن را به كلی با مقامات ایرانی ادا كرد. هرچند كه در این عرصه از مقامات و نغمههای ایرانی نیز استفاده میشود، ولی این امر در دایره بسیار محدود ایفا میشود. ولی مقامات و نغمههای مصری و حجازی جذبه و شیوایی خاص خود را دارد. تناسب كلامی، سنخیت زبانی، توازن اعراب با تحریرها و امكان فعالیت صوتی ابراز استعداد خلاقیت و گستردگی میدان نوآوری را در مقامات مصری و حجازی موجه، مطلوب ساخته است.
وی افزود: همانگونه كه گفته شد، در قرائت قرآن تنها به شكل محدود میتوان از موسیقی ایران استفاده كرد، شكل و ماهیت كلام قرآنی و فرهنگ حاكم بر قرائتها این امكان را از سایر مقامات گرفته است.
ولی میتوان این را گسترش داد و نغمهها و مقامات عربی و ایرانی را تركیب كرد. اما خود این امر بسیار استادی میخواهد، كار هر قاری یا موسیقیدان و استاد نیست. در گذشته از این نوع كارها شدهاست، برخی با استفاده از نوآوریهایی كه داشتهاند در مقامات و اجراهای كلام قرآنی برای خود جا باز كردهاند.
وی در قالب تمثیلی زیبا تأكید كرد: كاری كه مرحوم رحیم مؤذنزاده در اذان انجام داد، یك كار كاملاً ایرانی بود كه جای خود را پیدا كرد و ماندگار شد. اذان رحیم مؤذنزاده در دستگاه بیات ترك حتی توانست سایر نغمههای اذانی را به حاشیه رانده و به درجهای از مطلوبیت رسید كه گویا در طول تاریخ تطور صوتی و آهنگی در ایفای اذان، بالاخره آهنگ ایدهال اذان پیدا شد. و یا آثاری كه استاد سلیم مؤذنزاده در موسیقی مرثیه به جای آوردهاست. استاد مؤذنزاده با استعداد و ذوق و مهارت بیبدیل خود مقامات موسیقی عربی، ایرانی و آذربایجانی را چنان به هم پیوند میدهد كه هیچ نقصی در كار دیده نمیشود و با نوآوریهایی كه خلق میكند آثار جاویدان میآفریند. این كار تنها از عهده استاد مؤذنزاده برمیآید كه واقف به موسیقی عربی، ایرانی و آذربایجانی است و در اصل یك مرصعخوان تمام عیار است. این روند هرچند از سالهای 1340 شروع شد، ولی در سالهای 1360 به اوج خود رسید و نهایًتا مكتب مؤذنزاده ابداع شد و در تاریخ مرصعخوانی حرف اول و آخر را زد و ثبت شد. امروزه اكثر سبكهای مداحی همگی از مكتب مؤذنزاده الهام میگیرند.
نغمههای حجازی، حسینی، ولایتی و مقامات راست و سهگاه و چهارگاه استاد با تمام شعبههایش، تركیبی از موسیقی عربی، ایرانی و آذربایجانی است.
برخی از خوانندگان در عالم آواز و اجرای موسیقی كلاسیك ایرانی ـ آذربایجانی نیز از این گونه نوآوریها داشتهاند. بهعنوان مثال استفاده ودود مؤذنزاده از سهگاه حاج حسینقلی در اجرای موسیقی كلاسیك و یا مونتاژی و سنتزی كه حبیب قاسمی از شور عربی، ایرانی و آذربایجانی داشته و به شكل مطلوب اجرا كردهاست، از تجربههای موفق این عرصه است. مخلص آن كه هرچند قرائت قرآن را نمیتوان بهطور كامل در چارچوب و دائره موسیقی ایرانی اجرا كرد، ولی میتوان با استفاده از ظرفیتهای موسیقی ایرانی و حتی آذربایجانی نوآوریهایی در اجرا ایجاد كرد. این كار بسیار حساس و مسئولیتآفرین است و كسی بدون داشتن صلاحیتهای لازم مجاز به این كار نیست.
وی در پایان خاطرنشان كرد: تأثیر موسیقی ایران در موسیقی قرآن و موسیقی جهان بسیار حائز اهمیت است. موسیقی ایران تأثیر زیادی در آهنگها و تلاوت قرآنی و همچنین در موسیقی جهان داشته و دارد. این تأثیر هم بهصورت غیر تجربی و نظری و هم به صورت تمرینی بودهاست. در برخی از موسیقیهای همسایه اسامی اغلب دستگاهها به زبان فارسی است، راست، سهگاه، چهارگاه، پنجگاه، نهاوند، همایون، شوشتر، شكسته و غیره و هرچه دورتر و به ریشهها مراجعه كنیم این تأثیر را بیشتر میبینیم.
.